شیعه یعنی...

شیعه یعنی....

شیعه یعنی تب ولای علی راه و پیمان، پا به پای علی

شیعه یعنی حقیقت ایمان شیعه یعنی ابوذر و سلمان

شیعه راه غدیر پیموده شیعه پشت سر علی بوده

شیعه را از ازل علی مولاست شیعه تا حشر، شیعه*ی زهراست

شیعه دائم کفن به گردن اوست قتل محسن شروع کشتن اوست

شیعه از لحظه*ی در و دیوار جان به راه علی نموده نثار

شیعه عادت به هر بلا دارد ریشه در خاک کربلا دارد

شیعه ارث از ائمه*اش برده شیعه زخم سقیفه را خورده

سنیانی که خصم مولایند خلف قاتلان زهرایند

رویشان از شرار خشم اله همچو پرونده*ی سقیفه سیاه

پدر این گروه، بی*پدر است قاتل دختر پیامبر است

این سلف*ها که سر ز ناخلفند همه از دودمان این سلفند

نه فقط وارثان این پدرند از پدر هم حرام*زاده *ترند

راه اجداد خویش پیمودند پنجه از خون شیعه آلودند

به خداوندی خدا سوگند به شهیدان کربلا سوگند

به کتاب خدای لم یزلی به محمد به فاطمه به علی

به همه لحظه*های روز حساب به همه انبیا به شأن کتاب

به حسن نور چشم پیغمبر به حسین و به نه امام دگر

به حدید و به مومنون و به نور به دخان و به نازعات و به طور

به شهیدان شیعه تا محشر به ابوالفضل و قاسم و اکبر

به دل داغ*دیده*ی زینب به سرشک دو دیده*ی زینب

به لبی که رسول بوسیده سر از چوب خیزران دیده

خون شیعه حیات مکتب اوست ذکر حیدر همیشه بر لب اوست

تا ابد مکتب علی زنده است چشمتان کور شیعه پاینده است